abeyant abeyance

əbe͡iənt əbe͡iəns


فارسی

1 عمومی:: متوقف‌، بی‌ تكلیف‌، مسكوت‌ عنه‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code